دعای 44 صحیفه سجادیه
چهارشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۲، ۱۱:۱۹ ق.ظ
- و کان مِن دعائِه علیهالسلام اِذا دَخَلَ شَهْرُ رَمَضان
- «دعا به وقت فرا رسیدن ماه رمضان»
- اَلْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى هَدانا لِحَمْدِهِ، وَ جَعَلَنا مِنْ اَهْلِهِ، لِنَکُونَ
- سپاس خدا را که ما را راهنما به سپاس خود شد، و شایسته آن نمود، تا از
- لِاِحْسانِهِ مِنَ الشّاکِرینَ، وَ لِیَجْزِیَنا عَلى ذلِکَ جَزآءَ
- شکرگزاران احسان او گردیم، و به ما بر این کار پاداش
- الْمُحْسِنینَ. وَالْحَمْدُ لِلَّهِالَّذى حَبانا بِدینِهِ،وَاخْتَصَّنابِمِلَّتِهِ،
- نیکوکاران بخشد. و سپاس خداى را که دینش را به ما عنایت فرمود، و ما را به آئین خود اختصاص داد،
- وَ سَبَّلَنا فى سُبُلِ اِحْسانِهِ، لِنَسْلُکَها بِمَنِّهِ اِلى رِضْوانِهِ، حَمْداً
- و در راههاى احسان خود روان ساخت، تا در آنها به فضل و لطفش به سوى رضوان او حرکت کنیم، چنان حمدى
- یَتَقَبَّلُهُمِنّا، وَیَرْضى بِهِ عَنّا. وَالْحَمْدُ لِلَّهِالَّذى جَعَلَ مِنْ تِلْکَ
- که از ما بپذیرد، و به سبب آن از ما خشنود شود. و سپاس خداى را که از جمله آن
- السُّبُلِ شَهْرَهُ شَهْرَ رَمَضانَ، شَهْرَ الصِّیامِ، وَ شَهْرَ الِاْسْلامِ،
- راهها، ماه خود ماه رمضان را قرار داد، ماه روزه، ماه اسلام،
- وَ شَهْرَ الطَّهُورِ، وَ شَهْرَ التَّمْحیصِ، وَ شَهْرَ الْقِیامِ، الَّذى
- ماه طهارت، ماه آزمایش، ماه قیام، ماهى که
- اَنْزَلَ فیهِ الْقُرْانَ، هُدىً لِلنّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى
- قرآن را در آن نازل کرد، براى هدایت مردم، و بودن نشانههایى روشن از هدایت و مشخص شدن حق از
- وَ الْفُرْقانِ، فَاَبانَ فَضیلَتَهُ عَلى سآئِرِ الشُّهُورِ بِما جَعَلَ لَهُ
- باطل، و بدین جهت برترى آن ماه را بر سایر ماهها بر
- مِنَ الْحُرُماتِ الْمَوْفُورَةِ، وَ الْفَضآئِلِ الْمَشْهُورَةِ، فَحَرَّمَ
- پایه احترامات فراوان، و فضیلتهاى آشکار روشن نمود، پس آنچه را
- فیهِ مااَحَلَّ فى غَیْرِهِ اِعْظاماً، وَ حَجَرَ فیهِ الْمَطاعِمَ وَالْمَشارِبَ
- در زمانهاى دیگر حلال بود حرام کرد، و براى اکرام آن خوراکیها و آشامیدنیها را
- اِکْراماً، وَ جَعَلَ لَهُ وَقْتاً بَیِّناً لایُجیزُ - جَلَّ وَ عَزَّ - اَنْ
- منع نمود، و براى آن زمان معیّنى قرار داد که حضرتش - جلّوعز - اجازه نمىدهد
- یُقَدَّمَ قَبْلَهُ، وَ لایَقْبَلُ اَنْ یُؤَخَّرَ عَنْهُ، ثُمَّ فَضَّلَ
- از آن پیش افتد، و نمىپذیرد که از آن پس افتد، سپس یکى از
- لَیْلَةً واحِدَةً مِنْ لَیالیهِ عَلى لَیالى اَلْفِ شَهْرٍ، وَ سَمّاها لَیْلَةَ
- شبهایش را بر شبهاى هزار ماه فضیلت و برترى داد، و آن را شب
- الْقَدْرِ، تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فیها بِاِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ
- قدر نامید، که در آن شب فرشتگان و روح به فرمان پروردگارشان براى هر امرى نازل
- َمْرٍ، سَلامٌ، دآئِمُ الْبَرَکَةِ اِلى طُلُوعِ الْفَجْرِ عَلى مَنْ یَشآءُ
- مىگردند، و آن شب سلامتى و برکت پیوسته است تا سپیده دم بر هر کس
- مِنْ عِبادِهِ بِما اَحْکَمَ مِنْ قَضآئِهِ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ
- از بندگانش که بخواهد به جهت قضایش که لازمالاجراء دانسته است. بار الها بر محمد و آلش
- وَ الِهِ، وَ اَلْهِمْنا مَعْرِفَةَ فَضْلِهِ وَ اِجْلالَ حُرْمَتِهِ، وَ التَّحَفُّظَ
- درود فرست، و معرفت برترى این ماه و بزرگداشت احترامش، و خوددارى از محرمات
- مِمّا حَظَرْتَ فیهِ، وَ اَعِنّا عَلى صِیامِهِ بِکَفِّ الْجَوارِحِ عَنْ
- در آن را به ما الهام کن، و ما را به روزه داشتن آن با حفظ جوارح از
- مَعاصیکَ، وَ اسْتِعْمالِها فیهِ بِما یُرْضیکَ، حَتّى لا نُصْغِىَ
- گناهان، و به کار بردن آنها در آنچه که تو را خشنود مىنماید یارى ده، تا با گوشمان
- بِاَسْماعِنا اِلى لَغْوٍ، وَ لا نُسْرِعَ بِاَبْصارِنا اِلى لَهْوٍ، وَ حَتّى
- به گفتار لغو گوش نکنیم، و با چشمانمان به تماشاى لهو نشتابیم، و
- لانَبْسُطَ اَیْدِیَنا اِلى مَحْظُورٍ، وَ لانَخْطُوَ بِاَقْدامِنا اِلى
- دستهایمان را به حرامى دراز نکنیم، و - به سوى ممنوع
- مَحْجُورٍ، وَ حَتّى لا تَعِىَ بُطُونُنا اِلاّ ما اَحْلَلْتَ، وَ لاتَنْطِقَ
- تو گام برنداریم، و شکمهایمان جز به حلال پر نشود، و زبانمان
- َلْسِنَتُنا اِلاّ بِما مَثَّلْتَ، وَ لانَتَکَلَّفَ اِلاّ ما یُدْنى مِنْ ثَوابِکَ،
- به غیر آنچه تو گفتهاى گویا نگردد، و جز در کارى که به ثواب تو نزدیک مىکند به کوشش برنخیزیم،
- وَ لانَتَعاطى اِلاَّ الَّذى یَقى مِنْ عِقابِکَ، ثُمَّ خَلِّصْ ذلِکَ کُلَّهُ
- و جز آنچه از عقوبتت نگاه دارد فرا نگیریم، آنگاه این همه را
- مِنْ رِئآءِ الْمُرآئِینَ، وَ سُمْعَةِ الْمُسْمِعینَ، لا نَشْرَکُ فیهِ اَحَداً
- از خودنمایى ریاکاران، و شهرتخواهى شهرتطلبان خالص و پاک گردان، به گونهاى که کسى را با تو در این امور
- دُونَکَ، وَلانَبْتَغى فیهِ مُراداً سِواکَ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ
- شریک نکنیم، و مقصد و مقصودى غیر تو نداشته باشیم. بارالها بر محمد و آلش
- وَ الِهِ، وَ قِفْنا فیهِ عَلى مَواقیتِ الصَّلَواتِ الْخَمْسِ بِحُدُودِهَا
- فرست، و ما را در این ماه بر اوقات نمازهاى پنجگانه به نحوى که حدودش را
- الَّتى حَدَّدْتَ، وَ فُرُوضِهَا الَّتى فَرَضْتَ، وَ وَظآئِفِهَا الَّتى
- معین نمودى، و واجباتش را مقرر فرمودى، و شروطش را
- وَظَّفْتَ، وَ اَوْقاتِهَا الَّتى وَقَّتَّ، وَ اَنْزِلْنا فیها مَنْزِلَةَ
- بیان کردى، و اوقاتش را تعیین نمودى آگاه و بینا ساز، و ما را در مرتبه آنانى قرار ده که
- الْمُصیبینَ لِمَنازِلِها، الْحافِظینَ لِاَرْکانِها، الْمُؤَدّینَ - لَها فى
- به مراتب آن رسیدهاند، و ارکانش را نگهبانند، و آن را در اوقات خود
- اَوْقاتِها عَلى ما سَنَّهُ عَبْدُکَ وَ رَسُولُکَ - صَلَواتُکَ عَلَیْهِ
- بپا مىدارند، آن طور که پیامبرت - که صلوات تو بر او و
- َ الِهِ - فى رُکُوعِها وَ سُجُودِها وَ جَمیعِ فَواضِلِها عَلى اَتَمِّ
- آلش باد - تشریع فرموده، در رکوع و سجود و همه آداب و درجات عالى فضیلتش، با کاملترین
- الطَّهُورِ وَ اَسْبَغِهِ، وَ اَبْیَنِ الْخُشُوعِ وَ اَبْلَغِهِ، وَ وَفِّقْنا فیهِ لِاَنْ
- طهارت و تمامترینش، و روشنترین مراتب خشوع و رساترینش، و ما را در این ماه توفیق ده تا
- نَصِلَ اَرْحامَنا بِالْبِرِّ وَالصِّلَةِ، وَاَنْ نَتَعاهَدَ جیرانَنا بِالْاِفْضالِ
- به خویشاوندان خود نیکى و پیوند کنیم، و به همسایگان از راه احسان و بخشش
- وَ الْعَطِیَّةِ، وَ اَنْ نُخَلِّصَ - اَمْوالَنا مِنَ التَّبِعاتِ، وَ اَنْ نُطَهِّرَها
- رسیدگى کنیم، و اموال خود را از مظالم پاک نمائیم، و با بیرون کردن
- بِاِخْراجِ الزَّکَواتِ، وَ اَنْ نُراجِعَ مَنْ هاجَرَنا، وَ اَنْ نُنْصِفَ
- زکات آن را پاکیزه کنیم، و با آن کس که با ما قهر کرده آشتى کرده، و با کسى که به ما ستم نموده به
- مَنْ ظَلَمَنا، وَ اَنْ نُسالِمَ مَنْ عادانا، حاشى مَنْ عُودِىَ فیکَ
- انصاف برخاسته، و با دشمن مدارا کنیم، مگر آن که دشمنى با او به خاطر تو و در راه تو
- وَ لَکَ، فَاِنَّهُ الْعَدُوُّ الَّذى لانُوالیهِ، وَ الْحِزْبُ الَّذى
- بوده، زیرا او دشمنى است که هرگز با وى دوستى ننمائیم، و حزبى است که دل با او
- لانُصافیهِ، وَ اَنْ نَتَقَرَّبَ اِلَیْکَ فیهِ مِنَ الْاَعْمالِ الزّاکِیَةِ بِما
- صاف نکنیم، و ما را توفیق ده که در آن به تو تقرب جوئیم در سایه اعمال شایستهاى که
- تُطَهِّرُنا بِهِ مِنَ الذُّنُوبِ، وَ تَعْصِمُنا فیهِ مِمّا نَسْتَاْنِفُ مِنَ
- ما را به آن از آلودگى معاصى پاک نمایى، و در آن از عیوب
- الْعُیُوبِ، حَتّى لایُورِدَ عَلَیْکَ اَحَدٌ مِنْ مَلائِکَتِکَ اِلاَّ دُونَ ما
- تازه بازدارى، تا هیچ یک از فرشتگانت جز مرتبهاى پائینتر از آنچه ما بجا
- نُورِدُ - مِنْ اَبْوابِ الطَّاعَةِ لَکَ، وَ اَنْواعِ الْقُرْبَةِ اِلَیْکَ. اَللَّهُمَّ
- آوردهایم از ابواب طاعت و انواع تقرب به سویت به محضرت عرضه نکنند. بارالها،
- اِنّى اَسْئَلُکَ بِحَقِّ هذَا الشَّهْرِ، وَ بِحَقِّ مَنْ تَعَبَّدَ لَکَ فیهِ
- تو را به حق این ماه رمضان و به حق هر کس که از آغاز تا
- مِنِ ابْتِدآئِهِ اِلى وَقْتِ فَنآئِهِ: مِنْ مَلَکٍ قَرَّبْتَهُ، اَوْ نَبِىٍّ اَرْسَلْتَهُ،
- پایان آن بندگى تو کرده، از فرشتهاى که او را به مقام قرب خود رسانده باشى، یا پیامبرى که براى هدایت فرستاده باشى،
- اَوَ عَبْدٍ صالِحٍ اخْتَصَصْتَهُ، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ،
- یا عبد صالحى که او را برگزیده باشى، سوگند مىدهم که بر محمد و آلش درود فرستى، و
- وَ اَهِّلْنا فیهِ لِما وَعَدْتَ اَوْلِیآئَکَ مِنْ کَرامَتِکَ، وَ اَوْجِبْ لَنا
- ما را در این ماه به کرامتى که به اولیاء خود وعده دادى سزاوار کن، و آنچه را که براى
- فیهِ ما اَوْجَبْتَ لِأَهْلِ الْمُبالَغَةِ فى طاعَتِکَ، وَاجْعَلْنا فى
- اهل سعى و کوشش در طاعت و عبادت قرار دادهاى براى ما قرار ده، و ما را در
- نَظْمِ مَنِ اسْتَحَقَّ الرَّفیعَ الْاَعْلى بِرَحْمَتِکَ. اَللَّهُمَّ
- سایه رحمتت در ردیف کسانى قرار ده که استحقاق برترین مرتبه را نزد تو پیدا کردهاند. بارالها
- صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ جَنِّبْنَا الْاِلْحادَ فى تَوْحیدِکَ،
- بر محمد و آلش درود فرست، و ما را از انحراف در توحیدت،
- وَ التَّقْصیرَ فى تَمْجیدِکَ، وَ الشَّکَّ فى دینِکَ، وَ الْعَمى عَنْ
- و کوتاهى در ستایش حضرتت، و شک در دینت، و کورى از
- سَبیلِکَ، وَ الْاِغْفالَ لِحُرْمَتِکَ، وَ الْاِنْخِداعَ لِعَدُوِّکَ
- راهت، و بىتوجهى به حرمتت، و گول خوردن از دشمنت:
- الشَّیْطانِ الرَّجیمِ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ اِذا کانَ
- شیطان رانده شده دور ساز. بار خدایا بر محمد و آلش درود فرست، و چنانچه
- لَکَ فى کُلِّ لَیْلَةٍ مِنْ لَیالى شَهْرِنا هذا رِقابٌ یُعْتِقُها عَفْوُکَ،
- در هر شب از شبهاى این ماه مبارک برایت بندگانى است که بخششت آنان را آزاد مىکند،
- اَوْیَهَبُها صَفْحُکَ، فَاجْعَلْ رِقابَنا مِنْ تِلْکَالرِّقابِ، وَاجْعَلْنا
- یا گذشتت ایشان را مىبخشد، پس ما را از آن بندگان قرار ده، و ما را براى
- لِشَهْرِنا مِنْ خَیْرِ اَهْلٍ وَ اَصْحابٍ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ
- ماه رمضانمان از بهترین اهل و یاران محسوب کن. بارالها بر محمد و آلش درود
- وَ الِهِ، وَ امْحَقْ ذُنُوبَنا مَعَ امِّحاقِ هِلالِهِ، - وَ اسْلَخْ عَنّا
- فرست، و همراه با به سر آمدن ماه رمضان گناهان ما را به سر بر، و با سپرى شدن
- تَبِعاتِنا مَعَ انْسِلاخِ اَیّامِهِ، حَتّى یَنْقَضِىَ عَنّا وَ قَدْ صَفَّیْتَنا
- روزهاى پایانیش پىآمدهاى گناهانمان را از ما برگیر، تا در حالى از ما بگذرد که ما را از خطاها
- فیهِ مِنَ الْخَطیئآتِ، وَ اَخْلَصْتَنا فیهِ مِنَ السَّیِّئاتِ. اَللَّهُمَّ
- و لغزشها خالص نموده، و از گناهان پاک فرموده باشى. بار خدایا
- صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ اِنْ مِلْنا فیهِ فَعَدِّلْنا، وَ اِنْ زُغْنا فیهِ
- بر محمد و آلش درود فرست، و چنانچه ما در این ماه منحرف شویم تو تعدیلمان کن، و اگر از راه درستى بگردیم تو
- فَقَوِّمْنا، وَ اِنِ اشْتَمَلَ عَلَیْنا عَدُوُّکَ الشَّیْطانُ فَاسْتَنْقِذْنا مِنْهُ.
- استوارمان ساز، و اگر دشمنت شیطان بر ما مسلط گردد تو ما را از او رهایى ده.
- اَللَّهُمَّ اشْحَنْهُ بِعِبادَتِنا اِیّاکَ، وَ زَیِّنْ اَوْقاتَهُ بِطاعَتِنا لَکَ،
- بارالها این ماه را از عبادتمان سرشار ساز، و اوقاتش را به طاعتمان از تو زینت ده،
- وَ اَعِنّا فى نَهارِهِ عَلى صِیامِهِ، وَ فى لَیْلِهِ عَلَى الصَّلوةِ وَالتَّضَرُّعِ
- و در روزش ما را به روزه داشتن، و در شبش ما را به نماز و زارى
- اِلَیْکَ وَ الْخُشُوعِ لَکَ، وَ الذِّلَّةِ بَیْنَ یَدَیْکَ، حَتّى لا یَشْهَدَ
- و خشوع در برابر خود، و خوارى به محضرت یارى فرما. تا روزش شاهد
- نَهارُهُ عَلَیْنا بِغَفْلَةٍ، وَ لا لَیْلُهُ بِتَفْریطٍ. اَللَّهُمَّ وَ اجْعَلْنا فى سآئِرِ
- غفلت ما، و شبش گواه تقصیر ما نباشد. بار الها ما را در همه
- الشُّهُورِ وَ الْاَیّامِ کَذلِکَ ما عَمَّرْتَنا، وَاجْعَلْنا مِنْ عِبادِکَ
- ماهها و روزها تا زمانى که زندهمان مىدارى اینچنین قرار ده، و ما را از عباد
- الصّالِحینَ الَّذینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فیها خالِدُونَ،
- شایسته خود گردان که بهشت را به میراث برند و در آن جاودان باشند،
- وَ الَّذینَ یُؤْتُونَ ما اتَوْا وَ قُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ اَنَّهُمْ اِلى رَبِّهِمْ
- آن عبادى که هر چه دارند در راه حق مىبخشند در حالى که قلوبشان از اندیشه بازگشت به حضرت
- راجِعُونَ، وَ مِنَ الَّذینَ یُسارِعُونَ فِى الْخَیْراتِ وَ هُمْ
- ترسان است، و از کسانى که به جانب خیرات مىشتابند و بدان
- لَها سابِقُونَ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، فى کُلِّ وَقْتٍ
- سبقت مىگیرند. بار خدایا بر محمد و آلش درود فرست، در هر وقت
- وَ کُلِّ اَوانٍ، وَ عَلى کُلِّ حالٍ عَدَدَ ما صَلَّیْتَ عَلى مَنْ
- و هر زمان، و در هر حالى، به اندازه درودى که به هر کس
- صَلَّیْتَ عَلَیْهِ، وَ اَضْعافَ ذلِکَ کُلِّهِ بِالْاَضْعافِ الَّتى
- دیگر فرستادهاى، و چند برابر آن درودها که احدى را قدرت بر شمردن
- لا یُحْصیها غَیْرُکَ، اِنَّکَ فَعّالٌ لِما تُریدُ.
- آن نباشد، همانا آنچه را تو بخواهى انجام مىدهى.