فطرت بیدار

رندان تشنه لب را آبی نمی دهد کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت

فطرت بیدار

رندان تشنه لب را آبی نمی دهد کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت

فطرت بیدار

دانشجوی رشته معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات ورودی 91 دانشگاه امام صادق ع

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نقش انگشتر زهرا س» ثبت شده است

نقش انگشتر زهرا س

چهارشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۲، ۱۰:۰۸ ب.ظ

روح ِ والای تو از جنس خدا میباشد

نفَس ِ سینه ی تو عقده گشا میباشد

نخ ِ سجاده ی تو شهپر ِ جبرائیل است

چین ِ پیشانیِ تو قبله نما میباشد

از تو میخواست خدا تا که بمانی چندی

که حساب تو در این خانه جدا میباشد

فارقیم از هوس ِ سِیر ِ خیابانِ بهشت

خاکِ زیر قدمت جنت ما میباشد

سائلی آمده و از تو کرم میخواهد

ای که انگشتر تو فکر گدا میباشد

 

دل ما را بشِکن گوهر اگر میخواهی

سیّدی امر نما قنبر اگر میخواهی

 

هم نشینت شرف و عزت موسا دارد

هم رکابت نفس حضرت عیسا دارد

هر که گردید گرفتار ِ خم ِ گیسویت

در گره باز نمودن یدِ طولا دارد

عرقی که سر ِ پیشانی تو حلقه زده

پایِ هر نخل رطب قدرت دریا دارد

چاهِ آبی که خودت وقفِ یتیمان کردی

هرچه دارد ز سرْ انگشت تو مولا دارد

بی سبب نیست که با تیغ دو سر میجنگی

 چون به یک قبضه تولا و تبرا دارد

 

نام تو زینت دنیاست خدا میداند

نقش انگشتر زهراست خدا میداند

 

مِنّتِ زلف تو دارم که گرفتارم کرد

گوهر مهر تو اینگونه خریدارم کرد

کافری بیش نبودم عَلَوی ام کردی

نفس عشق شما بود که بیدارم کرد

کار و بار ِدلم از مِهر شما سکه شده

عاقبت عشق ، مرا شُهره ی بازارم کرد

تا قیامت به خدا گردن من حق دارد

آن کسی را که سر کوی تو بیمارم کرد

سایه ی لطف خودت را ز سرم کم نکنی

برکت سایه ی تو لایق دربارم کرد

 

کیمیایی بنما تا زرّ نابم سازی

اربعینی بطلب تا که شرابم سازی

 

ای علمدار خدا صاحب شمشیر دو سر

اسدالله ترین ای زرهِ پیغمبر

هر کسی در پی آن است به جایی برسد

سر نهادن به کف پای تو مارا خوشتر

یکی از پا به رکابان حریمت حمزه

گوشه ای از سَکَنات و وَجَناتت جعفر

ضربه ای را که تو در غزوه ی احزاب زدی

از عبادات ملک،جن و بشر سنگین تر

کس جلودار تو ای حیدر کرار نبود

شاهد قدرت بازوی تو باب الخیبر

بی سبب نیست که عباس زره میپوشد

در دلِ علقمه میگفت اناابن الحیدر

 

یل شمشیر زن قطب جهان میباشی

اسدالله زمین شیر زمان میباشی

 

قامتی نیست که در پیش قدت تا نشود

ملکی نیست که تا پیش قدت پا نشود

به خداوند قسم دور حریمت مریم

گر نیفتد ز نفس مادر عیسا نشود

زدی از کعبه برون تا که بدانند همه

کعبه ی دل وسطِ کعبه ی گِل جا نشود

هر کسی قنبرتان را به تمسخر گیرد

به زمینی تو بکوبیش دگر پا نشود

تا که تو آب بر این نخل رطب میریزی

خار این نخل محال است که خرما نشود

من دخیل حرم شاهِ نجف میباشم

هو مدد گر گره ی نوکریم وا نشود

 

هر کسی خادم دربار تو در عالم نیست

میتوان گفت که از سلسله ی آدم نیست

 


          علی اکبر لطیفیان

 

عید غدیر خم مبارک